آرتین عشق مامان و باباآرتین عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

عشق مامانی وبابایی

سفر به قشم

  سلام عزیزم یه کم دیر شد نوشتن خاطرات و کامل کردن وبت.ببخشید عسلم سرم خیلی شلوغه بردن تو به مهد هر روز وکارهای روز مره.کلاس یوگا و...........   روز 4آذر 91 بودتو خیلی مریض بودی 2روز بود تب شدید داشتی واصلا نمیومد پایین هر کاری میکردیم.خیلی ناراحت بودم لاغر شده بودی عزیزم.منو بابایی تصمیم گرفته بودیم بریم چند روزی قشم.اما تو مریض شده بودی و ما نمیدونستیم پی کار کنیم؟ خلاصه تا شب تبت چایین اومد با پاشویه واستامینوفن.وبابایی گفت پون هم هتل  گرفتیم هم مرخصی رد کرده بود بریم.منم خسته از چند شب بیخوابی بخاطر بیماری تو اما وسایلمونو بستیم وصبح ساعت 8راه اوفتادیم.رفتیم به سمت بندر عباس.(جهرم.لار.بندر لافت.قشم) ...
21 دی 1391
1